درختواره
|
هلاکت اخباریون در گرداب «حب ریاست» هلاکت اخباریون در گرداب «حب ریاست» فاجعه حب ریاست امری کاملا آشکار است و نیازی به توضیح ندارد. از این رو تنها به یک حدیث درباره حب ریاست اخباریون بسنده میکنیم…
این حدیث نکات بسیار جالبی دارد که توجه به برخی از آنها ضروری است.
۱- اختلاف شیعیان در احادیث از زمان امام صادق علیه السلام وجود داشته است.
۲- یکی از دلایل این اختلاف دروغ گویی اصحاب است.
۳- یکی دیگر از دلایل اختلاف تأویل احادیث است.
۴- ریشه همه این امور هم دنیا طلبی و حب ریاست است.
اگر اخباریون تنها همین یک حدیث را درایت و به آن عمل کنند برای نجات آنان کافی است. عمق گرداب، سواری هواپرستان بر موج ساده پنداری عمق گرداب، سواری هواپرستان بر موج ساده پنداری قاطبه اخباریون ساده پندار هستند و نه هواپرست، و نسبت هواپرستان به ساده پنداران، بسیار اندک است.
اما همین اندک هواپرستان با ترفندهایی که برخی از آنها پیش از این گذشت، دست به استخدام ساده پنداران میزنند.
هواپرستان با این استخدام امکان ایجاد موجهای بزرگ را پیدا کرده و خود بر موج ساده پنداری سوار میشوند.
ساده پنداری دین به تنهایی قابل درمان است.
اما اگر ریاست طلبی (سرچشمه نخست اخباریت) بر موج ساده پنداری سوار شود، دیگر نه از تقوا خبری است و نه از انصاف اثری، این جاست که فاجعه اتفاق میافتد.
نخستین مرحله این فاجعه فرار خود و فراری دادن دیگران، از دانستن و آموختن است.
پس از این اتفاق است که سایر مشکلات نیز به وجود میآید.
از این رو میتوان گفت عمق گرداب هائلی که اخباریون در آن گرفتار شدهاند، موج سواری هواپرستان بر ساده پنداری است.
لذا نخستین گام برای علاج این فاجعه، تفکیک این دو طبقه است، هواپرستان را باید افشا کرد و ساده پنداران را بیدار. رابطهی تحدیث با سخن گفتن خداوند رابطهی تحدیث با سخن گفتن خداوند تردیدی نیست كه خداوند با برخی از بندگان برگزیدهاش بدون هیچ واسطهای در دنیا سخن گفته است.
بهترین شاهد بر این مطلب آیات قرآن و حدیث معراج است…
و نیز تردیدی نیست كه در قیامت پاداش گروهی، هم سخن شدن با خداست، و جزای گروه دیگر، محرومیت از كلام خداوند است…
از سوی دیگر قرآن سخن گفتن خدا را در سه گونه منحصر كرده است…
o سخن بی واسطه
o سخن با واسطه همراه با تشریفات خاص رسالت
o سایر گونههای سخن گفتن كه همگی در عنوان «وحی» جمع است…
با توجه به این كه در روایات تحدیث نیز كلمهی وحی و الهام به كار رفته، روشن میشود كه محدَّث (به فتح دال) بودن در قسم سوم از انواع سخن گفتن خداوند قرار دارد…
بنا بر این مسلما دامنهی محدَّث (به فتح دال) فراتر از شنیدن مستقیم كلام فرشته است… إرعاب با طرح مناظره إرعاب با طرح مناظره یکی از راههای إرعاب فراخوانی به مناظره است. در این شکل از ارعاب بیشتر تظاهر به توانایی در جنبه عملی میکنند.
جالبتر این است که هیچ گاه حاضر به مناظره مکتوب نیستند! این مسئله بسیار قابل تأمل است جریاناتی هم دارد.
امتیاز مناظره مکتوب به این است که متن تمامی حرفها ثبت میشود و امکان فرار و شانه خالی کردن از مسئولیت را سلب میکند. از طرفی هم میشود حرفها را با دقت بالا تجزیه و تحلیل کرد و ادعاها و ادله را تفکیک نمود و…. محدودیت جلسات حضوری را هم ندارد.
خلاصه مناظره مکتوب بهترین روش برای مباحثات عملی منصفانه است.
نمونه آن هم کتاب شریف المرجعات است که حاوی مناظرات مکتوب عالم شیعی سید شرف الدین و عالم سنی شيخ عبدالمجيد سليم البشری رئيس وقت الازهر مصر است.
اما اخباریون به دلایلی که کاملا روشن است هرگز حاضر به مناظره مکتوب نیستند.
در موردی که به آنان مناظره مکتوب پیشنهاد شد، نخست به تخریب شخصیت پیشنهاد دهنده دست زدند که مناظره مکتوب نشانه بیسوادی است و با طرح آن میخواهند از دیگران کمک بگیرند.
اما واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد. چرا که تجربه آنان در دو مورد افتضاحاتی را به دنبال داشت که هنوز هم ادامه دارد.
این بندگان خدا در موردی با دو نامه به برخی از مسایل واکنش نشان دادند. اما به سرعت متوجه شدند که اوضاع بر وفق مراد نیست. از این رو با بهانههایی همچون دیگران بیکار هستند اما ما وقت نداریم، میخواهند ما را تخلیه کنند، سیاسی جلوه دادن مسایل علمی و…، در نهایت هم محکمترین بهانه را رو کردند که مناظره خلاف تقیه است!!!
اخباریت در گرداب «ظالمانهها» اخباریت در گرداب «ظالمانهها» بخش پیشین به برخی از هلاکتهای اخباریون پرداخت که ناشی ناآگاهی و از تقصیر در آموختن بود.
البته مواردی از هلاکت را هم ضمیمه کردیم که ناشی از لجاجت در باطل و تکبر در پذیرش حق بود.
متأسفانه از این ندانستهها و لجاجتها، رفتارهای ظالمانهای متولد شده و حقوق فراوانی هم بر باد رفته است.
این بخش نگاهی دارد به این گونه ظالمانهها.
پس با ما باشید.
|