درختواره
|
مرجعیت ائمه علیهمالسلام در آینهی وحی مرجعیت ائمه علیهمالسلام در آینهی وحی احادیث فراوانی درباره مرجعیت مطلق ائمه علیهم السلام آمده است و گردآوری همه آنها چندان آسان نیست. از این رو به چند حدیث مختصر بسنده میکنیم.
حمزه پسر طیار برخی از خطبههای امام باقر علیهالسلام را بر امام صادق علیهالسلام عرضه داشت تا به جایی از آن خطبهها رسید، حضرت به او فرمود: دست نگهدار و ساکت باش، سپس امام صادق علیهالسلام فرمود در آن چه که بر شما نازل میشود و حکم آن را نمیدانید، اختیاری ندارید مگر این که دست نگهدارید و متوقف شوید و آن را به ائمه هدا علیهمالسلام ارجاع دهید تا این که آنان شما را بر راه راست رهنمون شوند و نابینایی در آن را از شما بزدایند و حق را در آن مورد به شما بشناسانند؛ چرا که خداوند فرموده است پس اگر نمیدانید از اهل ذکر بپرسید.[1]
امام صادق علیهالسلام فرمودند به راستی که در آن چه بر شما نازل میشود و حکم آن را نمیدانید اختیاری ندارید مگر این که دست نگهدارید و متوقف شوید و آن را به ائمه مسلمین علیهمالسلام ارجاع دهید تا این که آنان حق را در آن مورد به شما بشناسانند و شما را بر راه راست رهنمون شوند؛ چرا که خداوند فرموده است پس اگر نمیدانید از اهل ذکر بپرسید.[2]
عبد الله بن جندب از امام رضا علیهالسلام در حدیثی چنین نقل نموده است، امام علیهالسلام فرمودند به راستی که اینان گروهی هستند که شیطان برای آنان عارض شده است و به شبهه مغرورشان کرده است و امر... نگرش وحی به استنباط نگرش وحی به استنباط دستگاه شناخت از خرد آغاز و به شناخت پایان مییابد.
و صد البته کلید تمامی حرکتهای انسانی از ایمان گرفته تا بندگی همه و همه (مجموعه حرکتهای جوانحی و جوارحی)، گوهر ارزشمند شناخت است.
استنباط در دستگاه شناخت جایگاه و نقشی بس خطیر و فوق العاده حیاتی برای انسان دارد.
با توجه به عظمت و ضرورت دین در حیات انسانی، استنباط دین به عنوان یکی از شاخههای استنباط، از مهمترین نیازها و والاترین جایگاه و پر حاصلترین برداشتها است.
پنهان ماندن عظمت استنباط از خِرَدهای خُرد، تبعات منفی بسیاری داشته است.
ساده پنداری دین و به تبع آن خورده گرفتن بر نظام علمی دین به شکل عام معلول ناشناخته ماندن جایگاه استنباط است.
اثرات مخرب ساده پنداری دین در حوزه معارف و عقاید گفتنی نیست!
تنها با اشارهای برای نکته سنجان از آن میگذریم.
حاصل ساده پنداری دین در حوزه معارف پنهان ماندن عظمت علمی دین، مهجوریت حقایق وحی، غربت و مظلومیت ائمه دین و محرومیت امت اسلام است.
اثرات مخرب ساده پنداری دین در حوزه فتوا (نظام علمی استخراج احکام الهی) به شکل خاص نیز اندک نبوده است.
با توجه به آن چه گذشت میتوان گفت ساده پنداری دین مادر فاجعههاست.
شناخت جایگاه استنباط شاه کلیدی است که میتواند ما را در درمان این فاجعه یاری دهد. تفكيك بين قطعيت صدور و حجيت روايات تفكيك بين قطعيت صدور و حجيت روايات اكنون به موضوع بحث باز ميگرديم. اگر بار ديگر به پرسشهاي طرح شده دقت كنيم، روشن ميشود كه تفاوت بسياري بين سؤالات وجود دارد.
اگر گفتيم احاديث صد در صد از دو لب مبارك امام ـ عليهالسلام ـ صادر شده است، در واقع ادعا كردهايم كه اين حديث گفتار واقعي امام ـ عليهالسلام ـ است. ولي اگر گفتيم روايات معتبر است و بين ما و خداوند حجت است، بيانگر اين است كه وظيفه قطعي ما عمل به روايات است ولي هرگز اثبات نميكند كه در واقع صد در صد گفته امام ـ عليهالسلام ـ همين است. ممكن است اين حديث واقعا گفته امام ـ عليهالسلام ـ باشد و ممكن است چنين نباشد، اما يقينا وظيفه ما در مرحله ظاهر عمل به آن است، همچنان كه وظيفه قاضي ترتيب اثر دادن به شهادت عادل است، خواه آن شاهد حقيقت را بگويد يا خير.
اگر اين روايت با حكم واقعي مطابقت داشت حكم ظاهري همان حكم واقعي است، و اگر چنين نبود از جهت فرمان ائمه ـ عليهمالسلام ـ به عمل به اين روايات معذور خواهيم بود.
پس تا كنون روشن شد كه بايد بين «حجيت روايات و وجوب عمل به احاديث» با ادعاي «مطابقت صد در صد با واقع» تفكيك قايل شد. البته بديهي است كه ممكن است مطابقت صد در صد احاديث با كلام امام ـ عليهالسلام ـ ثابت نشود، ولي اعتبار آن قطعي و عمل به آن يقينا واجب باشد.
... استنباط جالب امام صادق ع از «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ» استنباط جالب امام صادق ع از «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ» توضیح استدلال حضرت این گونه است که:
خداوند پیش از این جمله، زنان را به کشتزار تشبیه کرده است. (نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ)
غرض عقلائی از کشت و کار، برداشت محصول است. (ظهور عرفی)
لذا کشتزار هم، محل برداشت محصول است. (لازمه ظهور عرفی)
محصول متناسب با انسان، فرزند آوری است. (تناسب عقلی حکم و موضوع)
محل فرزند آوری، منحصر به فرج است.
بنا بر این «أَنَّى» نمیتواند مکانی باشد تا نتیجه گرفته شود که…
از نظر فنی این بیان امام، قیاس مضمره است…
این استدلال بر اساس ظهور عرفی و عقلایی «حرث» (کشتزار) است.
لازمه کشتزار بودن، «قابلیت برداشت محصول» است.
این لازمه، مسلم مصداق دلالت التزامی نیست، زیرا بیّن به معنای اخص نیست.
بنا بر این، خارج از دلالت لفظ و منطوق آیه است.
اما در عین حال قابلیت برداشت محصول، لازمه عقلی کشتزار است.
به سخن دیگر امام علیه السلام در این استدلال به لازمه عقلی مفهوم عرفی تکیه فرموده است… آموزش تقیید اطلاق لفظی به قرائن عقلیه (تقیید به نقض غرض) آموزش تقیید اطلاق لفظی به قرائن عقلیه (تقیید به نقض غرض) استنباط تقیید دلیل لفظی توسط عقل، یکی از مصادیق رابطه ادله لفظیه با عقل است.
امام صادق علیه السلام در روایت زیر، این استنباط را به حسین منذر میآموزد.
حسین بن منذر میگوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم همسرم مالی به من داد که هر کاری خواستم با آن بکنم.
آیا میتوانم از مال همسرم کنیزی بخرم که با او آمیزش کنم؟
حضرت پاسخ داد: نه (حق چنین کاری نداری زیرا) همسرت مال به تو داده است که چشم او را روشن کنی (و او را خوشحال سازی) و تو (با خرید کنیز و…) میخواهی چشمش را بسوزانی (و اشکش را درآوری)!…
این بیان مشتمل بر حلقهای پنهان است که امام آن را به وضوحش گذاشته است و آن حلقه عبارت است از:
«همسرت مالی به تو داده است که تو از مال او استفاده کنی و خوشحال شوی».
بنا بر این تمامی حلقههای مستند عبارتند از:
همسرت مالی به تو داده است (کار همسر).
هدف همسرت از دادن مال، احسان به تو است که از مال او استفاده کنی.
با این احسان همسرت، تو هم خوشحال شوی. (غرض اولیه)
در مقابل این احسان همسرت، تو هم به او احسان کنی و همسرت را خوشحال سازی. (غرض نهایی)…
بنا بر این اطلاق لفظی مصرح به این قرینه عقلی مقید میشود.
در اصول از این گونه قرائن عقلیه با تعبیرات مختلفی یاد میشود. مانند نقض غرض، یلزم من وجوده عدمه، قرینه داخلیه، قرینه مقامیه، تناسب حکم و موضوع و….
آن چه مهم است این است که امام در مورد پرسش راوی میتوانست تنها به بیان حکم، یعنی عدم جواز خرید کنیز، بسنده کند. همچنان که در حدیث دیگری چنین کرده است. اما در این حدیث علاوه بر بیان حکم، مستند آن را نیز بیان میفرماید.
امام با بیان مستند حکم، کیفیت تقیید اطلاقات لفظی به قرینه عقلیه را به استفتاء کننده آموزش میدهد…
شهادت دخت مصطفی، نور چشم مرتضی، مادر ائمه هدی، فاطمه زهرا تسلیت باد!
بستن تا 5 ثانیه دیگر
|